Web Analytics Made Easy - Statcounter

ژوبین بخرد، نویسنده، منتقد هنری، مترجم و روزنامه نگار در مقاله‌ای برای نشریه گاردین، به بررسی ارتباط حال و هوای یک فیلم مستند ایرانی با این روز‌ها پرداخته است. فیلم مورد بررسی، فیلمی است با عنوان «خانه سیاه است». این فیلم یک مستند شاعرانه و کلاسیک است که در سال ۱۹۶۲ درباره انزوای اجتماعی و بیماری‌ها و تأثیرات نامناسب آن بر بیماران می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



 در پاییز سال ۱۹۶۲، فروغ فرخزاد، شاعر مشهور ایرانی، اولین و آخرین فیلم خود را ساخت. این فیلم در دوران موج جدید فیلمسازی ایران ساخته شد، گرچه اکنون به عنوان یک اثر کلاسیک در نظر گرفته می‌شود. فیلم «خانه سیاه است»، مستندی است درباره انسان‌های یک منطقه قرنطینه جذامی در نزدیکی شهر تبریز در شمال غربی ایران.


علی رغم این که «خانه سیاه است» تقریباً ۶۰ سال پیش فیلمبرداری شده است و روی گروه کوچکی از افراد که از یک بیماری خاص رنج می‌برند، متمرکز است، اما در عصر بیماری عالم گیر کرونا، مفهومی جدید یافته. این فیلم را می‌توان نه تنها به اوضاع فعلی ایران بلکه به موضوعات زیادی مثل انزوا و رنج کشیدن از قرنطینه، فارغ از موقعیت مکانی، تعمیم داد.

ابراهیم گلستان، تهیه کننده فیلم، این موضوع را صراحتا در آغاز فیلم بیان می‌کند. او می‌گوید: «در این صفحه، تصویری از زشتی‌ها ظاهر می‌شود، تصویری از درد که هیچ انسان دلسوزی نباید از آن چشم پوشی کند.» این سخنان بی ارتباط با ایده شاعر مشهور ایران، سعدی شیرازی نیست که در یک بیت شعر می‌گوید: «تو کز محنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی» گرچه به نظر می‌رسد به کار بردن عبارت "زشتی" از سوی گلستان با حسن نیت همراه است.


در حالی که برخی از افراد در فیلم مستند فرخزاد در مرحله اولیه برای جذام تحت درمان قرار می‌گیرند، برخی دیگر خوش شانس نیستند. در صحنه اول فیلم، دختری دیده می‌شود که چهره تخریب شده وی در یک آینه در معرض دید قرار دارد. در جایی دیگر، یک مرد نابینا و بی پروا سیگاری را با همراه انگشتان آسیب دیده خود می‌پیچد. با این حال، فرخزاد با هیچ یک از آن‌ها به عنوان ناهنجاری یا گروتسک برخورد نمی‌کند، بلکه به عنوان بخشی از مردم رفتار می‌کند. همدلی فرخزاد با این مردم، با خواندن اشعار وی در بخش‌هایی از فیلم برجسته می‌شود و از تلخی روح خود سخن می‌گوید. او می‌گوید: «بیایید به آواز کسی که در بیابان بی راه می‌خواند گوش دهید؛ به آواز کسی که آه می‌کشد و دست‌های خود را دراز کرده، می‌گوید: وای بر من، زیرا که جان من به سبب جراحاتم در من بیهوش شده است!»

گلستان در پیشگفتار فیلم خود می‌گوید که انگیزه و امید فیلم "پاک کردن این زشتی‌ها و رهایی قربانیان است" اما «خانه سیاه است» پیچیده‌تر از این حرف است. به گفته نسرین رحیمیه، استاد ادبیات تطبیقی در دانشگاه کالیفرنیا، فرخزاد به برناردو برتولوچی گفته بود که او مستعمره جذام را به عنوان نمونه یا الگویی از جهانی که در اثر بیماری‌ها، مشکلات و فقر در آن زندانی است می‌دید. رحیمیه می‌گوید: «زندگی در مستعمره جذامی به طور کلی استعاره‌ای برای زندگی است». حمید دباشی، استاد مطالعات ایران و ادبیات تطبیقی در دانشگاه کلمبیا و رکسانا ورزی، استاد مردم شناسی و فیلم در دانشگاه کالیفرنیا، به ترتیب پیشنهاد می‌کنند که این فیلم "تاریخ وحشیانه" ایران را منعکس می‌کند و به عنوان استعاره‌ای برای سیاست‌های سرکوبگرانه اجتماعی شاه و نقد عملکرد دین در آن زمان در نظر گرفته می‌شود.


«خانه سیاه است»، در زمینه عالم گیر شدن کروناویروس معنای بیشتری به خود گرفته است. در یک مفهوم، این فیلم می‌تواند باعث شود که افراد قرنطینه شده از آنچه دارند، قدردانی کنند چرا که عالم گیری به هر حال به پایان می‌رسد اما برای بیماران قرنطینه شده در فیلم، به ویژه بیماران مبتلا به جذام پیشرفته، بیماری و انزوا از بقیه جامعه واقعیت‌های زندگی است. آن‌ها هیچ امیدی به بهبودی ندارند که مشتاقانه منتظر بمانند و روز‌های خود را با فروپاشی آهسته سپری می‌کنند. فرخزاد در بخشی از فیلم شعری از خود می‌خواند و می‌گوید: «مثل آب ریخته شده ام و مثل آنانی که از قدیم مرده‌اند و بر مژگانم سایه‌ی موت است بر مژگانم سایه‌ی موت است»


با همه این‌ها نور‌هایی در فیلم وجود دارد: بچه‌ها در مدرسه شاد هستند و در حالی که فوتبال بازی می‌کنند، با بهترین وضعیت ممکن با مشکل خود برخورد می‌کنند، در حالی که سایر بیماران در یک عروسی خوشحال و شاد هستند. تضاد فیلم را می‌توان در جایی دید که از یک سو صحنه‌های بیمارستانی که در آن گلستان در مورد درمان جذام بحث می‌کند را می بینیم و از سوی دیگر نمازگزارانی را می‌بینیم که در مساجد تسلیم اراده خداوندند. این تصاویر جلوه‌هایی از نگرش‌ها نسبت به علم و دین در ایران را به نمایش می‌گذارد.



در این یادداشت، "خانه" در فیلم (یعنی مستعمره) مطمئناً می‌تواند به عنوان استعاره برای ایران عصر کروناویروس باشد: کشوری آسیب دیده از تحریم‌های فلج کننده ایالات متحده که همزمان با ویروس کرونا نیز می‌جنگد و ایرانیان در شرایطی نگران کننده قرار دارند. شاید ناگوارترین صحنه فیلم سکانسی است که از یک دانش آموز مدرسه خواسته می‌شود جمله‌ای را روی صفحه سیاه با کلمه "خانه" بنویسد. او قبل از اینکه با انگشتان آسیب دیده خود بنویسد، با خودش فکر می‌کند: خانه سیاه است.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: کروناویروس فرخزاد فروغ فرخزاد قرنطینه سرگرمی پارسی خبر خانه سیاه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۰۴۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مردم این کشورها کُشته مُرده بستنی ایرانی هستند

محمدجواد شکری، از فعالان صنعت تولید و تجارت بستنی می‌گوید: «بسیاری از شرکت‌های تولیدکننده ایرانی به کشور‌های همسایه صادرات بستنی دارند که بیشتر به عراق و کشور‌های حوزه خلیج‌فارس مانند عمان و کویت و امارات، به‌ویژه شهر دوبی است.»

«در ایران روزانه حدود هزار و ۲۰۰تن بستنی مصرف می‌شود که از این میزان حدود هزار تن از سوی شرکت‌های صنعتی و ۲۰۰تن هم از سوی کارگاه‌ها و بستنی‌سازی‌های سنتی تولید می‌شود.» اینها را محمدجواد شکری، از فعالان صنعت تولید و تجارت بستنی در ایران در مورد آمار تولید و صادرات بستنی در کشور می‌گوید. اما مهم‌تر از بستنی‌هایی که مصرف داخلی دارند، لژیونر‌ها و صادراتی‌ها هستند؛ بستنی‌هایی که با برند ایرانی شهرت جهانی کسب کرده و دل مشتری‌ها را به‌دست آورده‌اند.

شکری در مورد صادرات بستنی می‌گوید: «بسیاری از شرکت‌های تولیدکننده ایرانی به کشور‌های همسایه صادرات بستنی دارند؛ صادراتی که رکورد ۴۰۰تن بستنی در روز را به دست‌آورده است؛ بستنی‌هایی که بیشتر به عراق و کشور‌های حوزه خلیج‌فارس مانند عمان و کویت و امارات به‌ویژه شهر دوبی می‌رسند. علاوه بر حوزه خلیج‌فارس، بستنی‌های ایرانی به کشور‌های آذربایجان، گرجستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان و حتی کشور‌های آفریقایی مانند لیبی هم صادر می‌شود و صادرکنندگان نیم‌نگاهی هم به بازار چین دارند.»

مردم جهان بستنی ایرانی را با چه طعم‌هایی دوست دارند؟

شکری با بیان اینکه صادرات بستنی ایرانی به کشور‌های دیگر با توجه به فرهنگ و ذائقه هر کشوری و با بسته‌بندی‌های مختص هر منطقه انجام می‌شود، می‌گوید: «چینی‌ها مزه‌های ایرانی مانند رز، گلاب و زعفران را خیلی دوست دارند و کشور‌های همسایه شمال ایران طعم زردآلو را می‌پسندند.»

این فعال صنعت تولید و تجارت بستنی با بیان اینکه بستنی ایران حتی به آمریکا و کانادا هم صادرات می‌شود، می‌گوید: «هرچند صادرات ما به این کشور‌ها محدود به ایرانیان ساکن در آنجا می‌شود، اما در شهر‌هایی مانند تورنتو عرضه بستنی ایرانی به جز فروشگاه‌های ایرانی به فروشگاه‌های غیرایرانی هم رسیده، ضمن اینکه به‌دنبال توسعه صادرات بستنی به آمریکا هم هستیم.»

بستنی زعفرانی ابتکار ایرانی

بستنی از فرنگ به ایران رسید. ناصرالدین‌شاه قاجار در سفر به فرانسه بعد از خوردن بستنی میوه‌ای فرانسوی، عاشق این دسر جذاب شد و به خدم‌وحشم خود دستور داد طرز تهیه آن را از فرانسوی‌ها بگیرند و به ایران بیاورند و اینگونه شد که پای بستنی به ایران باز شد. نخستین کسی که در تهران بستنی درست کرد «ممد ریش» نامی بود که با چرخ دوره‌گردی‌اش روانه کوچه و بازار می‌شد و بستنی می‌فروخت. پس از او، اکبر مشتی (مشدی) به بستنی رنگ و بوی ایرانی داد و بستنی زعفرانی تولید کرد. طعم این بستنی آنقدر خاص و خوب بود که خیلی زود در میان ایرانیان و جهانیان محبوب شد. اواخر دهه۴۰ شمسی، دستگاه‌های بستنی‌سازی وارد ایران شدند و بستنی در طعم‌ها و برند‌های مختلف عرضه شد.

منبع: همشهری آنلاین

tags # اخبار اجتماعی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • خداوندا، ایران را تجزیه و با آتش سوزی، سیل و زلزله نابود کن!
  • آرزوی زیبای طراح ایرانی شرکت BMW، مردم ایران را احساسی کرد | فیلم
  • سه لژیونر جدید والیبال ایران، مقصد: کره جنوبی!
  • با عشق به ایران در ارمنستان (+عکس)
  • مردم این کشورها کُشته مُرده بستنی ایرانی هستند
  • نظامی گنجوی شاعر شهیر تفرشی
  • زائران آماده اعزام به سرزمین وحی / اعزام زائران خراسان شمالی اواخر اردیبهشت انجام می‌شود
  • سگ‌های ولگرد، بلای جان ده‌ها هزار ایرانی (فیلم)
  • با عشق به ایران در ارمنستان
  • ویترین تسنیم شماره ۶۵۷/ اکسپو در «خانه امن»